هنوز يك ماه ازمديريت اقاي دكترفلاح استاندارمازندران نگذ شته، نامه هاي با چاشني انتقادي وطرح سوالهاي متناقض بدون ارائه راهكارمناسب حال وهوا فعلي استان درفضاي مطبوعاتي ومجازي انتشارميدهند كه اگربا خوش بيني ببينيم ، نشان ازنشاط فضاي انتقادي وسياسي استان ميباشد. اما اگراز زاوياي ديگر بنگريم حكايت ديگريست كه جاي بحث دارد درهرصورت انچه دراين چند روز توسط انان به عنوان منتقد نوشته ميشود چندان به نقد شباهتي ندارد بلكه قصاص قبل ازجنايت مي باشد . و ضرب المثل معروف (گنه كرد در بلخ اهنگري به گردن زدن در شوشتر مسگري) را تداعي مي كند . اگر اتفاقات يك ماه گذشته پس ازجابجائي استانداران را بازشكافي نمائيم به مسائل جالبي ميرسيم كه لازم است مردم شريف استان ازكم وكيف ان اگاه باشند . تا بدانند چه كساني دلشان به حال اين استان ميسوزد وچه كساني علاوه براينكه كمكي نميكنند بلكه درمسيرتوسعه سنگ اندازي هم مي كنند. دراين راستا به عوامل متعددي ميتوان اشاره داشت كه بعضي ازاين عوامل را بازشكافي نمود تا رسوا شودهركه دراوغش باشد.
اگرخاطرتان باشد اقاي استانداربه دليل اينكه مي خواستند كارهايشان را هرچه زودتر شروع كنند تصميم گرفتند معاونينش را با حكم سرپرستي مشغول نمايند و به انتظاروقت كشي وزارت كشور نباشند زيرا اين روزها ترافيك عزل ونصب در وزارت خانه ها زياد است اقاي استاندارگفتند اگربه اميد مركزباشند دوتا سه ماه ديگرهم نوبت مازندران نمي شود . درپس اين بيان اقاي دكتر فلاح كه دراخرين شوراي اداري استان بيان داشتند واقعيتي خفته بود كه امروزهويدا شد وتصميم ايشان درست بود ودرايتي كه خرج داده بودند امروز توجيحي كه درشوراي اداري كرده بود را تائيد مي كند . همه شاهد هستيم معاون سياسي وامنيتي ومعاون برنامه ريزي واشتغال با حكم سرپرستي مشغول به كار شدند . درهرصورت به جدييت كارشان را شروع كردند تا حكم قطعي انان ازمركز بيايد . اما سرنوشت دو معاون امورعمراني و توسعه منابع انساني كه به روال مرسوم به وزارت كشورسپرده شد مي بينيم چگونه درچنبره لابي بازي وسهم خواهي بازندگان انتخابات 24 خرداد گرفتار شد . درهيچ دوراي اينگونه استانداردرانتخاب معاونينش دچارمشكل نبود ازيك طرف وزارت كشور واز طرف ديگر زيادي خواهي بازندگان انتخابات ، تغييرمعاون وتيم همراه حق استانداراست . نظارت برعملكرد هم حق پارلمانيها مي باشد . حال چرا جاي اين دووظيفه دارد جابجا ميشود جاي تعجب وقضاوت خواننده گان را دارد البته اين را هم ميدانيم بعضي ازپارلمانيها درچارچوب قانون حركت مي كنند وبه قانون احترام مي گذارند وقواعد بازي را رعايت مي كنند . حال اگردراين دوحوزه مشكلات بروز كند مقصر چه كسي است ؟ ايا استاندار بايد پاسخ بدهد يا سهم خواهان ؟ ايشان كه نيت خود را ثابت كرد ، ديگران كه سنگ محروميت استان را به سينه ميزنند چرا وقت كشي ميكنند ونميگذارند هرچه زودترقطار حركت بر ريل برگردد بايد توجه داشته باشند كه مردم خوب مي فهمند وسره را از ناسره تشخيص مي دهند .
مطلب ديگر كه قابل بحث است : همه مي دانيم بيشترمديران فعلي دستگاه هاي ومديران اجرائي درانتخابات 24 خرداد موافق پيروزي جناب اقاي دكتر روحاني نبودند . وهرچه درتوان داشتند وامكانات دولتي كه دراختيارشان بود را براي پيروزي كانديدايهاي مورد نظر خود به به ميدان اوردند امروزهم با همان ابزار وامكانات درحفظ ميزوصندلي تلاش ميكنند . انگارنه اينكه مردم درروي صندق هاي راي به شرايط نامناسب گذشته كه همين مديران با عملكرد شان دربوجود اوردنش نقش داشتند نه گفتند وراضي به ماندشان نيستند وبراي تغييرمديريت ناكارامد شعارهاي اقاي دكترروحاني را پسنديدند وبا راي بالا ومعنادارشان حماسيه سياسي خلق كردند .حالااگرامروزشرايط ادارات استان متلاطم ودرهم ريخته است مقصراستاندار است ؟ اگرامورات استان به نحو مطلوب پيش نمي رود ايا مقصراستاندارا ست ؟ چرا نمي گوئيد عوامل اجرائي گذشته كه بازنده انتخابات هستند و شكست خورده گان صندوق هاي راي همچنان برامورات استان چنگ انداخته . وبه قول ان استاد هميشه منتقد اجازه ورود فرشتگان نجات را نمي دهند وازصبر ومتانت استاندارسواستفاده مي كنند . بايد بفهمند اين پستها وميزو صندليها ارثي نيست . بلكه امانتي است ازسوي مردم دردستانشان اگراين پست ومقامها ماندني بود كه به تو نمي رسيد قطعآ براي كساني كه امروز در تلاش هم نمي ماند . مدت يك ماه ازآمدن استاندارميگذرد به دليل مقاومت بازماندگان انديشه وتفكرهشت سال گذشته هنوزحلقه اوليه استاندارشكل نگرفتند . چرا بايد قلمها درمزمت استاندارنوشته شود وبه عمل نكرده را پاسخكو باشد. درسته دولت درمدت 50 روزبه اندازه 500 روزدرمسائل خارجي كاركرد . اما اينكه توقع داشته باشيد استاندارهم با دستان بسته ونبود اعتبارلازم به اندازه دولت كار500روزه كرده باشد زيادي خواهي وتوقعات را بالا بردن نيست ؟ اناني كه دربيرون ازگود نشستيند مدام موج ياس ونااميدي ايجاد ميكنند ايا نمي بينند ازانطرف چقدرسنگ اندازي ميكنند . ازخدا ميخواهيم همه به حق خود قانع باشند . و براي منافع خودشان استان را قرباني نكنند.
اگر از حق نگذريم بحث آخر را به برنامه هاي يك ماهه استاندارودومعاونش كه درحال حاضر امورات استان را مديريت مي كنند اشاره داشته باشيم . البته روي سخنم به مشاورينش هم مي باشد . لابد اقايان ميدانند عمرمديريت دراستان به 5/2 سال هم نمي رسد. اين بدشانسي ويا خوش شانسي شماست كه دراين دوره مديريت استان را به دست گرفتيد كه نسبت به گذشته بسيارمتفاوت است . چون در سطح ملي دولتي روي كارامد كه ازتوانمندي بالائي برخورداراست وقراراست تحولات چشمگيري صورت دهد،قراراست ناكارآمدي هشت سال گذشته را جبران كنند ، قراراست سياست خارجي را ازانزوا خارج كنند ، قراراست توقعات كسترده مردم را پاسخ بدهد وهمچنين مسائل بسيارمتنوع ديگري كه دراين نوشتارنمي گنجد تا به انان بپردازيم . وشماها درسطح استان به مقياس كوچكترازسطح ملي با همان مسائل روبروهستيد علاوه براينكه خيل عظيم ازتحصيل كرده دانشگاهي وفعالان عرصه سياسي ومدني درفضاي بازمجازي ومطبوعاتي شما را رصد مي كنند وايضآ انبوهي ازمشكلات برجا مانده اقتصادي واجتماعي فرهنگي را هم به انان اضافه نمائيد . خودتان مي بيند هنوز يك ماه ازعمرمديريتان نگذشته چگونه قلمها شماررا هدف گرفته ، وچه نقدها وانتقادهاي كه درراه است ، گافيست به كامندها ونظرهاي كه درسايتها گذاشته مي شود بيشترتوجه كنيد . اين مردم جائيكه منافع استان درميان باشد كوتاه نمي ايند وبا كسي هم عهد اخوت وبرادري هم نبستند هر زمان لازم باشد از شما ميگذرند. پس هرچه زوتر اطرافتان را سروسامان بدهيد وبرويد به سمت كاروتلاش هدفمند . راهبردي مسائل اقتصادي وفرهنگي واجتماعي را اعلام نمائيد وبا مديريت زمان كاررا پيش ببريد . انچه اين روزها دراطرفتان صورت ميگيرد همان چيزيست كه بدخواهانتان مي خواهند شما را سرگرم حاشيه ها بكنند تا زمان را از دست بدهيد ودرتنگناهاي شما را گرفتارمي كنند كه به مشكلات وتوقعات برحق مردم فكرنكنيد وزماني چشم بازميكنيد كه فرصت را ازدست داديد وانبوهي ازمسائل ومشكلات درجلويتان رژه مي روند انوقت هرتصميمي بخواهيد بگيرد ديراست . همچنان كه بزرگان گفتند بعدازوقوع واقعه پند وتدبيرديگربكارنيايد.